حسامالدین آشنا، مشاور رسانهای رئیسجمهور در آستانه روز خبرنگار گفت: کیهان از بس متهتک است، کسی جرات شکایت از او را ندارد!
البته از ادب جناب آشنا، جز همسویی با دشمنان انقلاب در توهین به کیهان انتظاری نمیرود، اما برای کسانی مثل او خیلی بد است که افزون بر محروم بودن از ادب، از علم و اطلاع هم محروم باشند و تازه با این سطح از آگاهی، بار مشاورت دیگران را هم به دوش بکشد وگرنه کیست که نداند کیهان، به همان میزان که از حمایت بیدریغ و وسیع مردم و دعای خیر آنها برخوردار است، با شکایات متعدد و زنجیرهای ضدانقلاب، تروریستها، غارتگران بیتالمال، فتنهگران، جاسوسان و خلاصه هر چه ناباب و ناجوانمرد است، دست و پنجه نرم میکند که اتفاقا خیلی از دوستان و حامیان و پشتیبانان جناب آشنا در بین شکات دیده میشوند! تنها و تنها به این جرم که ما هم حاضر نشدهایم هممیهنان با مرام را به «نان» بفروشیم و همیشه زبان آنها بودهایم.
آشنا از دوران کنونی به عنوان دوران یسر و راحتی یاد کرد و از اینکه عدهای این روزها حرف میزنند و زشتیهای دولت را به رخ میکشند، ابراز ناراحتی کرد و تا آنجا پیش رفت که فریاد زد: «ای شرم باد بر کسانی که سکوت را در دوره عسرت و فریاد را در دوره یسر این ملت برگزیدند»! و با تمسخر منتقدان به «زباندان» و «کارشناس هستهای» پرداخت. اما به این پرسش سطحی و ابتدایی پاسخ نداد که چرا یکبار و فقط یکبار هم که شده، به جای تمسخر و رجزخوانی و حرفهای احساسی، پاسخ منطقی و مستدل به سؤالات کاملا فنی و حقوقی منتقدان داده نمیشود تا برای همیشه تکلیف همهچیز معلوم شود!؟ پاسخی ندارید یا مردم را قابل نمیدانید!؟
آشنا سپس بر کرسی یک اندیشمند جامعهشناس! جلوس کرد و به پیچیدن نسخههای کلان برای عرصه نظارت بر رسانهها پرداخت و گفت: «جامعه و قدرت تلاش میکنند تا بر رسانهها نظارت داشته باشند و ما از سوزاندن روزنامهنگاران تا زندانی کردن آنها را سراغ داریم» که ظاهرا یاد و خاطره کیهانسوزی دوستانش در دوره اصلاحات در ذهن او زنده شده بود یا شاید هم به یاد دوستان دیگری افتاد که در پوشش خبرنگار جاسوسی میکردند و حالا سالهاست که در آن سوی آبها مجری و مجیزگوی رسانههای ضدانقلابند و هر روز، هم نوا با کسانی چون آشنا، نظام را به «سوزاندن روزنامهنگار» متهم میکنند!